ابو نعیم انصاری می گوید: در مکّه، کنار رکن مستجار بودم و گروهی از طایفۀ مقصّره نیز حضور داشتند. محمودی و علاّن کلینی و ابو هیثم دیناری و ابو جعفر احول همدانی در میان آنان بودند و در مجموع حدود سی نفر بودند و جز محمّد بن قاسم علوی عقیقی، شیعۀ مخلصی در بین شان نمی شناختم. روز ششم ذیحجّۀ سال 293 هجری بود که در آن جا بودیم، ناگهان جوانی که مشغول طواف بود و با دو پارچه احرام بسته بود و کفش هایش را در دست داشت، به طرف ما آمد که هیبت و شکوهش ما را گرفت و بی اختیار از جا برخاستیم؛ همۀ ما بدون استثنا از جا برخاستیم و بر او سلام کردیم؛ آن گاه نشست و به طرف راست و چپ نگریست و فرمود: آیا می دانید، امام صادق علیه السّلام در دعای الحاح چه می گفت ؟ گفتیم : چه می گفت ؟ فرمود: ایشان چنین می گفتند :

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی بِهِ تَقُومُ اَلسَّمَاءُ وَ بِهِ تَقُومُ اَلْأَرْضُ وَ بِهِ تُفَرِّقُ بَیْنَ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ وَ بِهِ تَجْمَعُ بَیْنَ اَلْمُتَفَرِّقِ وَ بِهِ تُفَرِّقُ بَیْنَ اَلْمُجْتَمِعِ وَ بِهِ أَحْصَیْتَ عَدَدَ اَلرِّمَالِ وَ زِنَةَ اَلْجِبَالِ وَ کَیْلَ اَلْبِحَارِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً

ترجمه فارسی :

خدایا تو را می خوانم، به آن نامت که آسمان و زمین را به آن به پای می داری و حق و باطل را از هم جدا می کنی، و پراکندگان را گرد می آوری، و عدد ریگ های بیابان و وزن کوه ها و پیمانه دریاها را می شماری؛ بر محمد و آل او درود بفرست و فرج مرا نزدیک گردان

در کتاب «الجنّه الواقیه» روایت می کند که امام عصر ارواحنا فداه فرموده اند: امام صادق علیه السّلام این دعا را هر روز صبح می خواندند.